هشدار روزنامه جمهوری اسلامی درباره فعالیت مجدد پایگاه هوایی آمریکا در نزدیکی ایران/ طالبان عامل آمریکاست، چرا مسئولان ایرانی آن را درک نمی کنند؟

پایگاه نظامی بگرام که در نزدیکی شهر قدیمی بگرام و در ۱۱ کیلومتری جنوب غربی چاریکار مرکز ولایت پروان در شمال افغانستان قرار دارد، در تمام دوران ۲۰ ساله اشغال افغانستان توسط آمریکا در اختیار نظامیان آمریکائی بود.

روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:

در نیمه دوم فروردین ‌ماه گذشته  خبری درباره تسخیر دوباره پایگاه نظامی بگرام افغانستان توسط ارتش آمریکا با فرود هواپیماهای نظامی در این پایگاه منتشر شد. این خبر را بلافاصله سخنگوی حکومت خودخوانده طالبان تکذیب کرد ولی اطلاعات موثق بعدی حکایت از صحت خبر داشتند و مشخص شد تکذیب حکومت خودخوانده مصلحتی بوده و پایه و اساس ندارد.

پایگاه نظامی بگرام که در نزدیکی شهر قدیمی بگرام و در ۱۱ کیلومتری جنوب غربی چاریکار مرکز ولایت پروان در شمال افغانستان قرار دارد، در تمام دوران ۲۰ ساله اشغال افغانستان توسط آمریکا در اختیار نظامیان آمریکائی بود. این فرودگاه نظامی یا به تعبیر افغان‌ها «میدان هوائی» به دلیل نزدیک بودن به ایران و همسایگان شمالی افغانستان، از موقعیت ویژه‌ای برای استفاده اشغالگران آمریکائی جهت اشراف بر کشورهای همجوار در منطقه برخوردار بود و اکنون نیز بازگشت نظامیان آمریکائی به فرودگاه بگرام با هدف چنین استفاده‌ای صورت گرفته است.

فرودگاه نظامی بگرام را اتحاد جماهیر شوروی سابق در دورانی که ارتش سرخ، افغانستان را در اشغال خود داشت ساخت. انتخاب این مکان برای احداث پایگاه نظامی توسط شوروی سابق از یکطرف به دلیل نزدیکی به مرزهای شوروی که جمهوری‌های آسیای میانه را هم دربر می‌گرفت بود و از طرف دیگر این پایگاه به دلیل نزدیک بودن به مرز شرقی ایران دوران قبل از انقلاب اسلامی که از اقمار منطقه‌ای آمریکا بود، از حساسیت ویژه‌ای برای شوروی برخوردار بود. این حساسیت، امتیاز مهمی برای شوروی در رقابت نظامی با آمریکا در آن مقطع زمانی محسوب می‌شد.

اکنون سؤال اساسی اینست که ارتش آمریکا بعد از آنکه ۴ سال در بگرام حضور نداشت با چه هدفی به این پایگاه نظامی برگشته است؟ این سؤال را اگر با این پیوست همراه کنیم که رفتن آمریکا از افغانستان در مردادماه ۱۴۰۰ براساس توافقی بود که با گروه تروریستی تکفیری طالبان امضا کرده بود و در واقع این گروه را به عنوان مهره خود در افغانستان به قدرت رساند تا اهداف مورد نظرش در منطقه را تحقق بخشد، پاسخ دادن به آن آسان‌تر می‌شود. 

براساس توافق دوحه، طالبان به نیابت از آمریکا قدرت را در افغانستان در دست گرفت و با دلارهائی که هر ماه از آمریکا دریافت می‌کند و حمایت‌هائی که از واشنگتن می‌شود، در همان چارچوبی عمل می‌کند که مورد نظر آمریکاست. مواضع حکومت خودخوانده طالبان در برابر رژیم صهیونیستی، شورشیان تحریرالشام که سوریه را با حمایت آمریکا و اسرائیل به اشغال خود درآورده‌اند و تجاوزات و جنایاتی که صهیونیست‌ها در لبنان، سوریه و فلسطین مرتکب می‌شوند کاملاً نشان می‌دهد این گروه با هماهنگی کامل آمریکا و صهیونیسم بین‌الملل عمل می‌کند و اینکه طبق گزارش سازمان ملل اکنون افغانستان طالبان به کانون تجمع گروه‌های تروریستی تبدیل شده در چارچوب همین سیاست است.

بسیاری از صاحبنظران مسائل منطقه معتقدند طالبان علیرغم ظاهرسازی‌هایش بزرگ‌ترین خطر برای همسایگان افغانستان به ویژه ایران است. اگر وضعیت جدید بگرام که در اختیار آمریکا قرار دارد را هم در نظر بگیریم، نمی‌توان خطر طالبان باضافه بگرام را نادیده گرفت. غفلت مسئولان ایرانی از خطر طالبان از عجایب عرصه دیپلماسی است که هیچ توجیهی ندارد. معلوم نیست این حضرات چه مقدار وقت لازم دارند تا معمای طالبان باضافه بگرام را حل کنند؟